شانزده | وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِينَ | و از آن ناپيدا و ناپديد نيستند- يعنى بيرون نيايند-. |
هفده | وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ | و تو چه دانى كه روز حساب و پاداش چيست؟ |
هیجده | ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ | باز چه دانى تو كه روز حساب و پاداش چيست؟ |
نوزده | يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا ۖ وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ | [به ياد آر] روزى كه هيچ كس براى هيچ كس چيزى- بازداشتن عذابى يا رساندن سودى- در توان ندارد، و فرمان در آن روز همه خداى راست. |
یک | بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ | آنگاه كه آسمان بشكافد، |
دو | وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ | و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند- فروريزند-، |
سه | وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ | و آنگاه كه درياها شكافته و در هم روان شوند، |
چهار | وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ | و آنگاه كه گورها زير و زبر گردند- تا مردگان زنده بيرون آيند-، |
پنج | عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ | هر كسى بداند آنچه پيش فرستاده و آنچه واپس انداخته است- سنتهايى كه از خود بجا گذاشته و با ديگران در پاداش عمل به آنها شريك است-. |
شش | يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ | اى آدمى، چه چيز تو را به پروردگار بزرگوارت- بخشنده و نيكوكارت- بفريفت؟! |
هفت | الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ | آن كه تو را آفريد پس راست و بسامان كرد و [اندامهايت را] معتدل و هماهنگ گردانيد. |
هشت | فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ | به هر صورتى كه خود خواست- زن و مرد، زيبا و زشت، بلند و كوتاه و ...- تركيبت كرد. |
نه | كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ | نه چنان است [كه مىپنداريد]، بلكه رستاخيز- روز پاداش- را دروغ مىانگاريد. |
ده | وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ | و هر آينه بر شما نگهبانانى باشد، |
یازده | كِرَامًا كَاتِبِينَ | بزرگوارانى نويسنده |
دوازده | يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ | كه مىدانند آنچه مىكنيد. |
سیزده | إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ | هر آينه نيكان در بهشت پر نعمتاند. |
چهارده | وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ | و همانا بدكاران و گنهپيشگان در دوزخاند |
پانزده | يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ | كه در روز حساب و پاداش بدان در آيند- يا به آتش آن بسوزند-. |